شرح: لکسیوس، خواهر ناتنی نوجوان من، قول یک دمنوش برای بازگشت زودهنگام من را داد. من وقت خود را برای جستجوی او تلف نکردم. او مشتاقانه به وعده خود عمل کرد، دهان متخصص او روی خروس سخت من شگفت انگیز بود. متلک دهان منجر به یک تابو وحشی شد که در پایان به اوج رسید.