شرح: راکی امرسون در فضای باز لم داده بود که من او را برای شرکتی پیشنهاد دادم. چت بی گناه ما به شدت افزایش یافت تا او مشتاقانه من را خوشحال کند و ماهرانه من را در دهانش بگیرد. برخورد داغ ما خالکوبی ها، دارایی های بی تنه و اشتهای سیری ناپذیر او را به نمایش گذاشت.