شرح: یک نامادری پیر می شود و لحن واژنش را از دست می دهد. من مربی شخصی او هستم، او را آبدار و تنگ نگه می دارم. من مرد صبور او هستم که او را می خورم و باعث می شوم او فریاد بزند. پیری به معنای هیچ اقدامی نیست، فقط بیشتر شفاهی است. نامادری مبارک، خانه شاد.